ز مژگان آب چشمم می زند جوش از سلیم تهرانی غزل 708

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

ز مژگان آب چشمم می زند جوش

1 ز مژگان آب چشمم می زند جوش که دریا را نشاید کرد خس پوش

2 درین دریا بود از سیلی موج چو نیلوفر صدف نیلی بناگوش

3 وطن در گوشه ای گیرم نگین وار چو خاتم چند باشم خانه بر دوش؟

4 سر ما تاج شاهی را به معنی بود همچون چراغ زیر سرپوش

5 به بزمی لب سلیم از حرف بسته ست که نتوان شمع او را کرد خاموش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر