- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز بند زلف تو جان مرا نجات مباد دل مرا نفسی بی رخت حیات مباد
2 ز عشق، آن که ندارد حیات لم یزلی نصیب او بجز از مردن و ممات مباد
3 دلی که عابد بیت الحرام روی تو نیست عبادتش بجز از سؤ و سیئات مباد
4 دوای درد دل خود به درد اگر نکنی دلا به درد دلی چون رسی دوات مباد
5 بجز وصال تو ما را اگر مرادی هست میسرات حصولش ز ممکنات مباد
6 چو روح ناطقه جانی کاسیر زلف تو نیست همیشه راه خلاصش ز شش جهات مباد
7 اگرچه زلف سیاه تو لیلة الاسراست مرا جز آن شب قدر و شب برات مباد
8 صلات و قبله من هست اگر بجز رویت چو عابد صنمم قبله و صلات مباد
9 چو حسن روی تو درویش را زکات دهد فقیر عشق تو محروم از این زکات مباد
10 دلی که جز رخ و زلف تو بازدش شطرنج به هر طرف که نهد رخ به غیر مات مباد
11 اگر نه رزق حسن صورت تو می دانم نعیم جان و دل من ز طیبات مباد
12 ز عقد زلف تو شد مشکل نسیمی حل که کار زلف تو جز حل مشکلات مباد