- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز دور دایره این محیط پرگاری نصیب من همه سرگشتگی است پنداری
2 نشستهام به کناری چو چنگ سر در پیش فتاده در پس زانو و میکنم زاری
3 در آتشم چو زر از دوستان قلب دو رو ز بی زری همه از من نموده بیزاری
4 ز بی زری است اگر چون چراغ بی روغن زمان زمان نفسی میزنم به دشواری
5 برای تلخی عیش حسود و شادی دوست کنم به خون چو قدح رنگ چهره گلناری
6 عزیز مصر وجودم، نیم اسیر کسی درین دیار از اخوان چرا کشم خواری