ز عنبر آتش حسنت نکرده از محتشم کاشانی غزل 313

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

ز عنبر آتش حسنت نکرده دود هنوز

1 ز عنبر آتش حسنت نکرده دود هنوز محل رخ ز می افروختن نبود هنوز

2 به گرد مشگ نیالوده دامن رخسار به باده بود لب آلودن تو زود هنوز

3 که شد به می سبب آلایش وجود تو را نیامده گنهی از تو در وجود هنوز

4 نموده رشحه‌کشیها نهالت از می ناب نکرده در چمن سرکشی نمود هنوز

5 لبت که دوش برو کاسه بوسه زده است بود بدیدهٔ باریک بین کبود هنوز

6 ز پند محتشم افسوس کز طبیعت تو که کاست نشاء ذوق می و فزود هنوز

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر