جامی

جامی

جامی
جامی

خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو از جامی غزل 446

غزل 446 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای

1 خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای عشقبازان را به خوی نیک بدخو کرده ای

2 گرچه لاله در چمن آمد دورنگ و گل دوروی هر دو را در عشق خود یکرنگ و یکرو کرده ای

3 تا فکندی چین در ابرو سجده نتوانم تو را رخنه در محراب من از چین ابرو کرده ای

4 بو که روزی خویش را در گیسویت بافم خوشم گر تنم را لاغر و باریک چون مو کرده ای

5 سرنگون افتاده سرو از رشک بالایت درآب چون به گلگشت چمن جا بر لب جو کرده ای

6 شهره هر بزم خواهی حسن خود را ای غزال نیست بی موجب که جامی را غزلگو کرده ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای

شاعر شعر خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای چه کسی است ؟

شاعر شعر خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای جامی می باشد.

شعر خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای چیست ؟

قالب شعر خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای غزل است

مضمون اصلی شعر خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.