- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوی خود را کرده ای چون روی و نیکو کرده ای عشقبازان را به خوی نیک بدخو کرده ای
2 گرچه لاله در چمن آمد دورنگ و گل دوروی هر دو را در عشق خود یکرنگ و یکرو کرده ای
3 تا فکندی چین در ابرو سجده نتوانم تو را رخنه در محراب من از چین ابرو کرده ای
4 بو که روزی خویش را در گیسویت بافم خوشم گر تنم را لاغر و باریک چون مو کرده ای
5 سرنگون افتاده سرو از رشک بالایت درآب چون به گلگشت چمن جا بر لب جو کرده ای
6 شهره هر بزم خواهی حسن خود را ای غزال نیست بی موجب که جامی را غزلگو کرده ای