ای که به خون مردمان چشم از هلالی جغتایی غزل 373

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

ای که به خون مردمان چشم سیاه کرده‌ای

1 ای که به خون مردمان چشم سیاه کرده‌ای کشته شدست عالمی، تا تو نگاه کرده‌ای

2 دست به رخ نهاده‌ای، بهر حجاب از حیا پنجه آفتاب را برقع ماه کرده‌ای

3 پادشهی و ملک دل هست خراب ظلم تو زان که بلا و فتنه را خیل و سپاه کرده‌ای

4 آخر عمر بر رخم داغ جفا کشیده‌ای پیر سفیدموی را نامه‌سیاه کرده‌ای

5 دوش، هلالی، این همه برق نبود بر فلک باز مگر ز سوز دل ناله و آه کرده‌ای؟

عکس نوشته
کامنت
comment