1 کرده یی ژار با من انعامی که کم و کیف آن تو خود دانی
2 رسم پارم همی دهی امسال یا از آن داده هم پشیمانی
3 یا تمامست این کرم امسال کآن پارینه باز نستانی؟
1 زلف تو کان همه سرها دارد گوییا هیچ سرما دارد
2 گرد روی تو چرا حلقه کند گر نه با ما سر سودا دارد؟
1 آنچه عشق تو در جهان کردست بالله ار دور آسمان کردست
2 مهر تو با دلم چه کین دارد؟ که دلم برد و قصد جان کردست
1 اهل تو بازار گوهر بشکند زلف تو ناموس عنبر بشکند
2 درّ دندان تو خون صف برکشد شکّر اندر قلب لشکر بشکند