-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خیال رخ تو در دیده مه ز روی تو نور دزدیده
2 ای سهی سرو ما دمی بخرام تا کنم مسکن تو در دیده
3 دلم از جان شدست بنده ی تو آن رخ دلفریب تا دیده
4 تا به کی در فراق جان بدهد آن دل مستمند غم دیده
5 گوش جانم ز لعل چون شکرت سخنی دلپذیر نشنیده
6 یا که اندر همه جهان چون تو دیده بخت من کسی دیده
7 رقعه ی دلپذیر بنده نواز بر دو دیده نهاده پیچیده
8 سرو و طوبی و نارون باری درد از آن قامت تو برچیده
9 دل مسکین من سراسیمه در جهان از غم تو گردیده