ای دیده ی بخت جهان از جهان ملک خاتون غزل 1209

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی تو

1 ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی تو وی قبله ی جان جهان طاق خم ابروی تو

2 ای نور چشم من صبا آورد بویت سوی ما عمریست تا جان می دهد مسکین دلم بر بوی تو

3 تا چند چوگان جفا جانا زنی بر جان ما دانی که من سرگشته ام مانند گو در کوی تو

4 ای سر و سیم اندام ما زنهار از ما سرمکش تا بنگرم در قامتت ای دیده ی ما سوی تو

5 چشمان تو ترک خطا زلف تو از مشک ختن دانی که عمری تا شدم از جان و دل هندوی تو

6 آخر ز روی مرحمت روزی ز حال من بپرس باشد که رحمی آیدت ای روی عالم سوی تو

7 از حد بشد بر ما جفا میلی کن آخر سوی ما مسکین دل بیچاره ام آمد به جان از خوی تو

عکس نوشته
کامنت
comment