جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

ای مردمک دیده تا کی از جهان ملک خاتون غزل 396

غزل 396 ام از 1809 غزلیات

ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد

1 ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد خون جگرم ریزی از دیده که شرمت باد

2 هجران تو جانم را آورد به لب باری وز دولت وصل تو یک لحظه نگشتم شاد

3 شیرین لب تو هرگز کی داد شبی کامم وز حسرت روی تو جان داد چنین فرهاد

4 آن روز که می بستی بر عهد و وفا بندی با من خردم می گفت عهدیست نه بر بنیاد

5 دادم بده از وصلت ای دوست شبی آخر ورنی بر دادارم از جور تو خواهم داد

6 دریاب دل ما را ورنه دو جهان باری از دست جفای تو بر باد نخواهم داد

7 هستت دل چون پولاد رحمی نبود در وی تا چند زنم آخر فریاد ز تو فریاد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد

شاعر شعر ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد چه کسی است ؟

شاعر شعر ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد جهان ملک خاتون می باشد.

شعر ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد چیست ؟

قالب شعر ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد غزل است

مضمون اصلی شعر ای مردمک دیده تا کی کنی این بیداد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر