ای دیده دل به خون جگر از جهان ملک خاتون غزل 124

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ای دیده دل به خون جگر رهنمای تست

1 ای دیده دل به خون جگر رهنمای تست زین ره تو درگذر که چنین جا نه جای تست

2 دل گفت من کیم قدری خون سوخته هر درد دل که هست مرا از بلای تست

3 گفتم مرو دل از پی دلبر که بی وفاست و آنگه ز دیده بر سر کو ماجرای تست

4 اکنون ز دست شد دل و دلبر به دست نیست ای دل اگر کشی ستمی آن سزای تست

5 آری تو را چه غم ز من و حال زار من سلطان وقت بر سر کویت گدای تست

6 ای دلنواز وقت نیامد که وصل تو گوید ز روی لطف که دل بی نوای تست

7 خون دلم بخورد و غم حال ما نخورد گفتا برو که مقدم من خون بهای تست

8 آری اگر رضای تو در کشتن منست ما را امید از دو جهان در رضای تست

عکس نوشته
کامنت
comment