جامی

جامی

جامی
جامی

رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه از جامی غزل 47

غزل 47 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را

1 رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را دزد آری بهر کالا می شکافد خانه را

2 تخم مهر خال او در دل میفکن ای رقیب بیش ازین ضایع مکن در سنگ خارا دانه را

3 خیز گو مشاطه کاندر زلف مشکینت نماند بس که دلها شد گره راه گذشتن شانه را

4 می کنم سینه به ناخن کرده رو در کوی تو می گشایم روزنی سوی تو این ویرانه را

5 عاقبت خواهم ز تو بیگانه گشتن چون کنم ز آشنا پیش تو قدر افزون بود بیگانه را

6 عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را

7 جامی از خود رفت زان بت قصه کم گوی ای رفیق مستمع در خواب شد کوتاه کن افسانه را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را

شاعر شعر رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را چه کسی است ؟

شاعر شعر رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را جامی می باشد.

شعر رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را چیست ؟

قالب شعر رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را غزل است

مضمون اصلی شعر رخنه کردی دل به قصد جان من دیوانه را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر