جامی

جامی

جامی
جامی

گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی از جامی غزل 462

غزل 462 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی

1 گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی که زود می روی ای جان و دیر می آیی

2 زمان وصل بسی کوته است و هجر دراز دگر نماند درین محنتم شکیبایی

3 برون فتاد دلم بی رخت ز پرده صبر روا مدار که کارم کشد به رسوایی

4 مرا چه طاقت روی تو دیدن از نزدیک بس اینکه گوشه برقع ز دور بنمایی

5 به آستان توام همچو در ستاده به پای به گوش حلقه خدمت به هر چه فرمایی

6 مکن به نکته شیرین چو طوطیم تحسین که من ز لعل لبت دارم این شکر خایی

7 به کوی زاهدی آسودگی مجو جامی قدم برون نه ازین کوی تا بیاسایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی

شاعر شعر گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی چه کسی است ؟

شاعر شعر گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی جامی می باشد.

شعر گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی چیست ؟

قالب شعر گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی غزل است

مضمون اصلی شعر گرفت خاطرت از عاشقان شیدایی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.