1 ای رفته بپای خود بجایی که مپرس وز دست خودی تو در بلایی که مپرس
2 از مس وجود خود دمی بیرون آی تا راه بری بکیمیایی که مپرس
1 خوش خاطرم که یار مرا گفت: مرحبا همراه مرحباست صفا در پی صفا
2 صافی شدست شیشه دل از صفای عشق ای لطف مرحبای ترا جان و دل فدا!
1 بس بمساجد شدیم بهر تولا مسجد اقصی کجاست؟ مسجداقصا؟
2 مسجد اقصای ماست بلده طیب مسجد اقصی کجاهاست؟ «دنی فتدنا»
1 زهی شوق و زهی شوق، زهی عشق و تمنا! زهی عشق جهانسوز، زهی حسن و تولا!
2 زهی لطف و کرامت، زهی خوش قد و قامت زهی روز قیامت، زهی نور تجلا