- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتی و سایه صفت دلشدگان دنبالت تا کجا سایه دهد سرو همایون فالت
2 گرچه صورتگر اوهام ببندد هر نقش حاش لله که بگنجد بگمان تمثالت
3 عجبی نیست که تعجیل کنی در رفتن لاجرم عمری عادت بود استعجالت
4 عنبر از رشک خم زلف تو دایم در نار مشک چین خو نشده در نافه زشرم خالت
5 چند در نقطه موهوم حکیما اشکال بتبسم لب او رفع کند اشکالت
6 چشم نرگس نگرانست که در باغ آئی سرو برخواسته از جای به استقبالت
7 گر کواکب همه ادبار کنند آشفته نظر پیر مغان سعد کند اقبالت
8 کرده ای چون بدرشاه خراسان نوروز فال نیکوست سراسر همه در این سالت
9 حال نیکو کندت نظره سلطان غریب گر نپرسید کس از اهل وطن احوالت