1 ای داده مرا به عشق سرگردانی تا چند ز ما به عشوه سرگردانی
2 سرگردان شد دلم به سر، گردان شد تا از چه گرفت این همه سرگردانی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 در سینه ی من مهر تو ای ماه تمامست دل را لب جان پرور تو غایت کامست
2 بی نرگس مست تو مرا کار خرابست بی زلف چو شام تو مرا روز چو شامست
1 ای عارض زیبای تو خندیده بر گلزارها وز بوی زلف دلکشت آشفته شد بازارها
2 حال دل پر درد خود پنهان ز تو چون دارمش سرّی ز تو پنهان بود؟ ای واقف اسرارها
1 گفتم آن ترک جفا جو نکند هیچ وفا نکند با دل سرگشته ی ما غیر جفا
2 چون همه کار جهان، بنده به کامش خواهد از چه رو می نکند کام دل خسته روا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **