بریدی از من آن پیوند با از محتشم کاشانی غزل 557

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

بریدی از من آن پیوند با بدخواه هم کردی

1 بریدی از من آن پیوند با بدخواه هم کردی عفی‌الله خوب رفتی لطف فرمودی کرم کردی

2 شکستی از ستم پیمان چون من نیک‌خواهی را تکلف بر طرف بر خویش بیش از من ستم کردی

3 به دست امتیاز خود چو دادی خامه دقت چه بد دیدی که حرف بد به نام ما رقم کردی

4 من از مهر تو هر کس را که با خود ساختم دشمن تو با او دوست گشتی هرچه طبعش خواست هم کردی

5 تفاوت ارچه شد پیدا که در خیل هواداران یکی را کاستی حرمت یکی را محترم کردی

6 چرا کوه وفائی را که بد از نه سپهر افزون ز هم پاشیدی و ریگ بیابان عدم کردی

7 مقام قرب خود دادی رقیب سست بیعت را کرا بنگر به جای عاشق ثابت قدم کردی

8 نگون کردی لوای دوستان این خود که کرد آخر که در عالم به دشمن دوستی خود را علم کردی

9 چه جای دوست کس با دشمن خود این کند هرگز که بی‌موجب تو بدپیمان چنین با محتشم کردی

عکس نوشته
کامنت
comment