1 تا شده ای گل به تو اغیار یار در دلم افزون شده صد خار خار
2 ای بت چین جانی و جسم بتان پیش تو بیجان شده دیوار وار
3 زلف تو تاری به من اول نمود روز من آخر شد از آن تار تار
4 سوخت تن از سوز تو ای دل بر او رشحهای از دیدهٔ خون بار بار
5 تا بکی ای گلشن خوبی بود بلبل تو از غم گلزار زار
6 سرمه راحت مکش ای دل به چشم دیدهٔ پرآب از غم دلدار دار
7 محتشم از شرکت ناشاعران دارم از اندیشهٔ اشعار عار