-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشقانت را دگر در جستوجو آوردهای طالبان وصل را در گفتوگو آوردهای
2 نکهت عنبر همییابد دماغ جان مگر ای صبا از زلف دلدارم تو بو آوردهای
3 تار زلفت ساختی چوگان به میدان جفا بیدلان را دل به نزد خود چو گوی آوردهای
4 هرکسی دارند عشق چشمه نوشت ولی بادپیمایان چو خاک ره به کو آوردهای
5 من چنین محروم و محزون در فراق یار و تو ای دل آخر با نگارم رو به رو آوردهای
6 دشمنانم را به هجرم شاد و خرّم کردهای دوستانت را ز دیده خون به جو آوردهای
7 چون نسیم صبحدم آمد ز کویش گفتمش قصّه درد جهان را مو به مو آوردهای