دوش با صد عیش بودی، هر شبت از هلالی جغتایی غزل 94

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

دوش با صد عیش بودی، هر شبت چون دوش باد

1 دوش با صد عیش بودی، هر شبت چون دوش باد گر چو خونم با حریفان باده خوردی نوش باد

2 هر که جز کام تو جوید، باد، یارب! تلخ کام هر که جز نام تو گوید تا ابد خاموش باد

3 سرکشان را از رکابت باد طوق بندگی حلقه نعل سمندت چرخ را در گوش باد

4 میگذشتی با لباس ناز و میگفتند خلق: این قبای حسن دایم زیور آن دوش باد

5 گه گهی شبها در آغوش خودت بینم بخواب دست من روزی ببیداری در آن آغوش باد

6 تا هلالی لعل میگون تو دید از هوش رفت زین شراب لعل تا روز ابد مدهوش باد

عکس نوشته
کامنت
comment