1 غافل شدی ، ای نفس ، دگر باره ز کار بیدار نمی شوی ز خواب پندار
2 از بسکه بهانه ها گرفتی بریار نامت همه ننگ گشت و فخرت همه عار
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 سوسن و سنبل نمود از زلف و عارض یار من سنبلی بس با بلا و سوسنی بس با فتن
2 سوسن از سیم پلید و سنبل از مشک سیاه در پلیدی صد ملاحت ، در سیاهی صدشکن
1 ای شاه ، جهان زود بکام تو شود دینار و درم زود بنام تو شود
2 آزاده بسی زود غلام تو شود دین تو سن دهر زود رام تو شود
1 همایون جشن عید و ماه آذر خجسته باد بر شاه مظفر
2 امیر انشاه بن قاورد جغری جمال دین و دین را پشت و یاور
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به