- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به ذات کریم بیهمتا وی به طبع سلیم بیمانند
2 وی به نخجیر گاه دهر تو را شیر گردون کمینه صید کمند
3 ظل قدرت چو آسمان عالی قدر ظلت چو آفتاب بلند
4 در رهت همچو بندگان همه روز خور به تشریف چاکری خرسند
5 بر درت همچو چاکران همه شب مه به عنوان بندگی دربند
6 افتابا سپهر ایوا نا ای به عونت سپهر حاجتمند
7 وی به لطف تو چرخ اطلس بود از مه و افتاب زیور بند
8 خلعتی کز تن مبارک خود وعده کردی به این فقیر نژند
9 بس که میباید از تن تو شرف که نیاید ز خلق چشم گزند
10 ترسم آن دم که لطف فرمائی از بر من فرشتهها به برند