1 ای بی خبر از عاشق شیدا که تویی وی عشوه فروش سر و بالا که تویی
2 آنجا که تویی، درد و غم اینجا، که نیم و آنجا که نیم، جان و دل آنجا که تویی
1 هر که چون روی تو رویی دارد سر بسر راحت دنیی دارد
2 هر که دارد دهن و زلف و خطت کوثر و سدره و طوبی دارد
1 مخور ای دل غم بسیار مخور ور خوری جز غم دلدار مخور
2 نه غم یار عزیزست؟ آن نیز اگرت هست نگهدار مخور
1 باد بر خاک ترک تازی کرد با عروسان خفته بازی کرد
2 ابر از آب دیده وقت سحر جامۀ شاخ را نمازی کرد