1 پای دل خسته بستی آنگاه سر رشته ی عهد پاره کردی
2 در دل چو نشستی از کنارم بر خاستی و کناره کردی
3 هم شاد شد از تو غیر و هم من مکتوب مرا چو پاره کردی
1 اگر اینست غم عشق فزون خواهد شد اگر اینست دل غمزده خون خواهد شد
2 میکند زلف تو گر سلسله داری زینسان عقلها بر سر سودای جنون خواهد شد
1 صبح است و گشادند در دیر مغان را پیمانه نهادند بکف مغبچگان را
2 ساقی بده آن رطل گران تا برخ بخت ریزیم وزسر بازنهد خواب گران را