- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شبت بی من خسته دل خوش مباد دلم همچو زلفت مشوّش مباد
2 ز خون دو چشم و ز سوز جگر چو من کس در آب و در آتش مباد
3 ز بالای آن قامت همچو سرو چو من مستمندی بلاکش مباد
4 به غیر از شراب لب لعل تو کس از دوستان تو سرخوش مباد
5 به امّید وصل تو ما در جهان بجز کوی جانان فروکش مباد
6 اگرچه به دردم ندارد دوا همی گویم از جان که دردش مباد