1 تو تا زلف سیه مرغوله بستی بهای مشک ماچین را شکستی
2 ز تیر مژه و شمشیر ابرو تو کشتی فایز و فارغ نشستی
1 سوار خنگ خوش رفتارم امشب روانه جانب دلدارم امشب
2 چو سلطان حبش فایز ز شوقش جهان زیر نگین پندارم امشب
1 خروس عرش بی غوغاست امشب طلوع صبح ناپیداست امشب
2 سر فایز به بالین تو ای یار! نمی دانم چه واویلاست امشب
1 اگر دورم من از تو ای پریزاد فراموشم نکن زنهار زنهار
2 همان عهدی که با تو بست فایز وفادارم اگر هستی وفادار