1 ای در طلب لطف تو دریا تشنه بر آب حیاتت گل رعنا تشنه
2 چون مردم چشم خویش تا کی باشیم آب از سرِ ما گذشته و ما تشنه
1 این چه نقش است که از مشک سیاه آوردی وین چه نقص است که در گوشه ماه آوردی
2 عهد همچون گل تر سال به سال افکندی باز همچون مه نو ماه به ماه آوردی
1 فسانه گشت بیک بار داستان کرم بریده شد پی حاجت ز آستان کرم
2 برون ز قبه میناست بارگاه وفا ورای خانه عنقاست آشیان کرم
1 هفته دیگر بسعی ابر مروارید بار آورد شاخ شکوفه عقد مروارید بار
2 گاه باد از عارض سنبل برانگیزد نسیم گاه ابر از طره شمشاد بنشاند غبار