ای به وصف لب شیرین سخنت ناطقه لال از جامی غزل 567

ای به وصف لب شیرین سخنت ناطقه لال

1 ای به وصف لب شیرین سخنت ناطقه لال فهم سر دهنت پیش خرد امر محال

2 پیش ارباب کرم شرط ادب نیست طلب حاجت ما همه دانند چه حاجت به سوال

3 گر خوشیم از تو به خوابی و خیالی چه عجب عشرت و عیش جهان نیست به جز خواب و خیال

4 روشن آن دیده که در آینه طلعت دوست پرتو حسن ازل دید نه نقش خط و خال

5 صفت لطف تو گوییم زهی لطف سخن سخن از حسن تو رانیم زهی حسن مقال

6 چون فتادیم به وصف رخت از فکر دهان بس معانی که نمود از تتق غیب جمال

7 دیدی آن رخ مکن از آه و فغان جامی بس یافتی وصل گل ای بلبل شوریده بنال

عکس نوشته
کامنت
comment