- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تویی که تیغ چو آب تو کشته آتش را به زهر چشم، عتاب تو کشته آتش را
2 ز باد، آتش اگرچه همیشه زنده شود نسیم طرف نقاب تو کشته آتش را
3 به خون گرم گر آلوده است نیست عجب به تیغ موجب شراب تو کشته آتش را
4 به سوختن بردم عشق، خوش تماشایی ست به جرم این که کباب تو کشته آتش را
5 مجال لاف زبان آوری به شعله نداد سلیم، طبع چو آب تو کشته آتش را