ای سروری که زیبد از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 132

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

ای سروری که زیبد ، کز نعل مرکب تو

1 ای سروری که زیبد ، کز نعل مرکب تو در دست و پای دولت، خلخال و پاره باشد

2 خورشید چرخ پیما ، با آن شکوه و هیبت در موکب جلالت ، خود یک سواره باشد

3 در معرضی که خشمت ، آهخت تیغ کینه زوبین تیر آرش ، یک گوشت خواره باشد

4 در چشم عقل خصمت ، هم شوکتی ندارد چون گل بزیر دامنش ، ار صد کناره باشد

5 پیراهنی که شاید، بالای همّتت را ماه نوش بود زه ، مهرش قواره باشد

6 دانی که این دعاگو ، با احتیاج مفرط ار لجّۀ مطامع ، چون برکناره باشد

7 از نوک خار سوزن ، هم عاریت نخواهد چون گل لباس عیشش، گر پاره پاره باشد

8 با این همه معانی ، کز بام چرخ ازرق بر دختران طبعم ، اختر نظاره باشد

9 هر تیر نکته کان جست ، از شست خاطر من بر هفت عضو اقلیم ، آنرا گذاره باشد

10 گرفی المثل چوسفره ، از نان کنم شکم پر از احتشام طبعم ، با گوشواره باشد

11 مپسند کز تو باشم ، من در جوال عشوه از تو دگر کسانرا ، زر در غواره باشد

12 این بارکش دل من ، کز آهنست گویی تا چند از جنابت ، دروا چو ناره باشد

13 گر تربیت نیاید ، چون من کسی زجودت از لطف بنده پرور ، خود کس چکاره باشد

14 عمری بوعده بودم ، فرجام نا امیدی تاریخ خاطر من ، باری دوباره باشد

15 نه هیچ بوی جاهی ، نه هیچ رنگ مالی محرومیی بدینسان ، بس آشکاره باشد

16 زین لفظهای شیرین ، وین نکته های موزون کز وی چو موم گردد ، گر سنگ خاره باشد

17 بسیار عرضه کردم ، یک جو نگردد سودم کس را درین چه تاوان؟ این از ستاره باشد

18 ترک صداع کردم ، خاموش گشتم آری حرمان چو غالب آمد ، آنرا چه چاره باشد؟

عکس نوشته
کامنت
comment