1
ای لفظ تو آب زندگانی
وی کلک تو اصل شادمانی
2
خط تو که جان ازوست واله
جانیست ز غایت روانی
3
بیخ قلم تو شاخ دولت
بارش همه عز جاودانی
4
چون نامه فرخت بدیدم
گفتم که زهی مسیح ثانی
5
بفزود دلم خطاب عالیت
چون دل که فروزد از جوانی
6
شادم کردی که شاد بادی
زندم ماندی که زنده مانی