- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز قدّت چون خجل شد سرو آزاد مکن بر بی دلان زین بیش بیداد
2 سوی ما یک نظر فرما ز رحمت که تا گردد جهانی از تو دلشاد
3 به فریاد دل مسکین من رس که جانم آمد از دستت به فریاد
4 دل و جان و جوانی در غم تو نگارینا بدادم جمله بر باد
5 دل بیچاره ی ما از هوایت به دام زلف شبرنگت درافتاد
6 چه گویم مادر ایام گویی به عشق آن پری زاده مرا زاد
7 ز جانت بنده گشتم رایگانی مکن بر ما ستم ای سرو آزاد
8 بده کام دلم یک روز ور نی زنم از دست جورت در جهان داد
9 گرش خون من مسکین مرادست جهان و جان فدای جان او باد