سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

خواب مستی کرده چشمت، در از سلمان ساوجی غزل 64

غزل 64 ام از 897 غزلیات

خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است

1 خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است زلف مشکین تو، چون من، بی‌قرار، افتاده است

2 چشم بیمار تو را میرم، که در هر گوشه‌ای چون من مسکین، بیمارش، هزار افتاده است

3 کار کار افتادگان را باز می‌بین، گاه گاه خاصه، کار افتاده‌ای را کو، ز کار افتاده است

4 پای را در ره به عزت می‌نه، ای جان عزیز زانکه سرهای عزیزان، بر گذار افتاده است

5 جمله ذرات وجودم، غرق بحر حیرت، است زان میان این اشک خونین، بر کنار، افتاده است

6 عشق و درویشی و بیماری و جور روزگار صعب کاری است و ما راهر چهار، افتاده است

7 حال سلمان گر کسی پرسد، بگو، در کوی دوست بی‌نوایی، بی زری، بی‌زور زار، افتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است

شاعر شعر خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است چه کسی است ؟

شاعر شعر خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است سلمان ساوجی می باشد.

شعر خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است چیست ؟

قالب شعر خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است غزل است

مضمون اصلی شعر خواب مستی کرده چشمت، در خمار افتاده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر