1 ای چرخ همه کار به پرگار زدی گر مهر درش مگر به مسمار زدی
2 ای شب تو ردای خویش بر قار زدی ای تیغ زدوده صبح زنگار زدی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 دوش در روی گنبد خضرا مانده بود این دو چشم من عمدا
2 لون انفاس داشت پشت زمین رنگ زنگار داشت روی هوا
1 تا بقا مایه نما باشد ثقت الملک را بقا باشد
2 طاهر آن آفتاب کز نورش آفتاب فلک سها باشد
1 زهی موفق و منصور شاه بی همتا زهی مظفر و مشهور خسرو والا
2 زهی جهان سعادت به تو فزوده خطر زهی سپهر جلالت به تو گرفته ضیا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **