-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که آگه نیستی از حال گوی چنبر چوگان ببین و ز گو مگوی
2 گر گلت را برد گلچین عندلیب خار گو از دیده چون مژگان بروی
3 خرمن عشاق را آتش بیار برق گو جز آشیان ما مجوی
4 چون قد موزونت و چشم ترم سرو نه در باغ و آبی نه بجوی
5 ما ببوی موی جانان زنده ایم قوت روحانیان باشد ببوی
6 هر که نقش مرتضی آشفته بست نقش غیر از دیده و دل گو بشوی
7 خضر گو آب بقا اینجا مبر روح گو خاک سر کویش ببوی