- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیگناه از من تبرا میکنی آنچه از خواریست با ما میکنی
2 سهل میگیرم خطاکاری تو ورچه میدانم که عمدا میکنی
3 من خود از سودای تو سرگشتهام هر زمان با من چه صفرا میکنی
4 کشتی عمرم شکستست ای عجب چشمم از خونابه دریا میکنی
5 جان نخواهم برد امروز از غمت وعدهٔ وصلم به فردا میکنی
6 ناز دیگر میکنی هر ساعتی شاد باش احسنت زیبا میکنی
7 روی خوب تو ترا پشتی قویست این دلیریها از آنجا میکنی
8 انوری چون در سر کار تو شد بر سر خلقش چه رسوا میکنی