تو شمع مجلس انسی و از صفا از سلمان ساوجی غزل 386

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

تو شمع مجلس انسی و از صفا همه رویی

1 تو شمع مجلس انسی و از صفا همه رویی سر از برای چه تابی ز ما نهان به چه رویی؟

2 هزار دیده چو پروانه بر جمال تو عاشق غلام دولت آنم که شمع مجلس اویی

3 منم ز شوق ز دیوانه تا تو سلسله زلفی شدم به بوی تو آشفته تا تو غالیه بویی

4 دمید گل که منم روی باغ حسن تو گفتش: که با رخم به چه آب و کدام حسن تو رویی

5 به گرد کوی تو گردد همیشه اشک روانم ازو بپرس که آخر ازین حدیقه چه جویی

6 به کنه دایره روی او کجا رسی ای دل! هزار دور چو پرگار اگر به فرق بپویی

7 ز درد دردش اگر جرعه‌ای رسد به تو سلمان! ز عین کوثر و آب حیات دست بشویی

عکس نوشته
کامنت
comment