1
دل ز باران کهن برداشتی
چیست چندین جنگ پیش از آشتی
2
زنده ام پنداشتی در هجر خویش
این چنینم کشتی پنداشتی
3
گفتم از خاک رهم انگار کم
لطف کردی بیش از آن انگاشتی
4
شکر نعمتهای تو کز درد و غم
هیچ رفتم بینوا نگذاشتی
5
عشق ورزیدی سزا دیدی کمال
تخم محنت کاشتی برداشتی