- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شدی تو گلبن ناز از کنار سوختگان خزان چو شمع سحر شد بهار سوختگان
2 مزن بهر خس و خار آتش ستم وز رشک ازین زیاده مکن خارخار سوختگان
3 سپند آتش عشقی نگشته کی دانی که چیست حال دل بیقرار سوختگان
4 سزای تو است صبا کاتشت بجان افتاد پی چه بردی از آن کو غبار سوختگان
5 چه احتیاج بشمع است تربت ما را بس آه گرم چراغ مزار سوختگان
6 ز عشقبازی پروانه شد مرا روشن که غیر سوخت ندارد قمار سوختگان
7 مراچه شکوه ز بخت سیه که تاریکست ز آه سوختگان روزگار سوختگان
8 رهین ناله گرمم که چون سپند کسی جز او گره نگشاید ز کار سوختگان
9 شب فراق ز سوز غمش ببین مشتاق چو شمع دیده شبزندهدار سوختگان