-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای مطرب درد، پرده بنواز هان! از سر درد در ده آواز
2 تا سوختهای دمی بنالد تا شیفتهای شود سرافراز
3 هین! پرده بساز و خوش همی سوز کان یار نشد هنوز دمساز
4 دلدار نساخت، چون نسوزم؟ سوزم، چو نساخت محرم راز
5 ماتم زدهام، چرا نگریم؟ محنت زدهام، چه میکنم ناز؟
6 ای یار، بساز تا بسوزم یا با سوزم بساز و بنواز
7 یک جرعه ز جام عشق در ده تا بو که رهانیم ز خود باز
8 ور سوختن من است رایت من ساختهام، بسوز و بگداز
9 گر یار نساخت، ای عراقی، خیز از سر سوز نوحه آغاز
10 در درد گریز، کوست همدم با سوز بساز، کوست همساز