1 ای بی رخ تو چو لاله زارم دیده گرییده چو ابر نوبهارم دیده
2 روزی بینی در آرزوی رخ تو چون اشک چکیده در کنارم دیده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 مرا غمی که ز عشق تو بر دل ریش است به شرح راست نیاید که غم از آن بیش است
2 ز طعن دشمن بیهوده گوی بر تن من به جای هر سر مویی ز غم سری بیش است
1 داغ فراقت دل من سوختست وز همه عالم نظرم دوختست
2 عشق تو در جان و دلم آتشی از غم هجران تو افروختست
1 آن باد بهار بین که برخاست دیگر چمن جهان بیاراست
2 از بانگ تذرو و کبک و دستان بنگر که به بوستان چه غوغاست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به