1 کردی دلم از حسن گلوسوز کباب نه پرتو لطف دیده نه برق عتاب
2 خواهیم به عشق، نیم بسمل شده ماند کز گرمی خون ماست، شمشیر تو آب
1 همسر بوالهوس مدان، عاشق پاکباز را ز هر چش جفا مکن، مشرب امتیاز را
2 سینه حریف چون شود، آن مژهٔ دراز را دشنه شکسته در جگر، چنگل شاهباز را
1 از نالهٔ عاشق چه خبر بوالهوسی را آری خبر از درد کسی نیست کسی را
2 هر خیره سری چاشنی درد نداند از مائدهٔ عشق، چه قسمت مگسی را
1 بیا مستانه چاک پیرهن پیش صبا بگشا در فیضی به روی دیده های آشنا بگشا
2 ز ترک التفاتت، کام زهر آلوده ای دارم به دلجویی زبان غمزهٔ شیرین ادا، بگشا