- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از رفتنت خوشی ز چمن دور می شود هر غنچهٔ گلی دل رنجور می شود
2 از بی دماغی ام سر گلگشت باغ نیست کآنجا ز شور خندهٔ گل شور می شود
3 ظالم مکن ستم به ضعیفان که روز حشر هر مور صد برابر زنبور می شود
4 مانند ریگ شیشهٔ ساعت عجب مدان گر گور خاکسار پر از نور می شود
5 ای دل جراحتت نپذیرد علاج کس چون گل ز بخیه زخم تو ناسور می شود
6 هر روز اینچنین که شود روزگار تنگ این عرصه رفته رفته دل مور می شود
7 از جوش آرزو دل ابنای روزگار پرشورتر ز خانهٔ زنبور می شود
8 جویا ز شوق جان سپرد یا علی، اگر داند که با سگان تو محشور می شود