1 تو مرا گر پیادهام منکوه که مرا از پیادگی گله نیست
2 جنبش آسمان به نفس خودست پایبند طویله و گله نیست
3 در سواری تو لاف فخر مزن که ترا جای لاف و مشغله نیست
4 تو چو کوهی و در مفاصل کوه حرکت جز به سعی زلزله نیست
1 کار دل از آرزوی دوست به جانست تا چه شود عاقبت که کار در آنست
2 کرد ز جان و جهان ملول به جورم با همه بیداد و جور جان جهانست
1 در دست غم یار دلارام بماندم هشیارترین مرغم و در دام بماندم
2 بردم ندب عشق ز خوبان جهان من از دست دل ساده سرانجام بماندم
1 بیمهر جمال تو دلی نیست بیمهر هوای تو گلی نیست
2 بگذشت زمانه وز تو کس را جز عمر گذشته حاصلی نیست