- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتی و من ملازم این منزلم هنوز ز آب مژه به کوی تو پا در گلم هنوز
2 راندی چو برق محمل خود گرم و من چو ابر در گریه و فغان ز پی محملم هنوز
3 بگسست چون زمام شتر رشته حیات دست از دوال محمل تو نگسلم هنوز
4 ای گشته دل ز تیغ جفای توام دو نیم با من دو دل مباش که من یک دلم هنوز
5 من مرغ نیم بسملم از شوق تیغ تو تو تیغ ناکشیده پی بسملم هنوز
6 فرسود چشم غرقه به خون زیر خاک و من مستغرق مشاهه قاتلم هنوز
7 جامی نهاده چشم به طاق مزار خویش یعنی به شکل ابروی تو مایلم هنوز