-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر دم به دیده دگری خانه می کنی هم خانگی به مردم بیگانه می کنی
2 دل را نشان به زاویه هجر می دهی دیوانه را مقام به ویرانه می کنی
3 دستم گرفته غوطه دهی در خم ای سپهر چون خاک قالبم گل پیمانه می کنی
4 ای شمع بزم حسن تو را گرم می کند دلسوزیی که بر سر پروانه می کنی
5 می پروری ز گریه دلا مهر خال او از فیض ابر تربیت دانه می کنی
6 بگشا گره ز طره مشکینش ای صبا تا چند جعد سنبل تر شانه می کنی
7 جامی دگر به مدرسه رفتن وظیفه نیست وقت است اگر عزیمت میخانه می کنی