تو جوری می کنی بر من از جهان ملک خاتون غزل 842

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

تو جوری می کنی بر من ز حد بیش

1 تو جوری می کنی بر من ز حد بیش مکن زین بیش و از آهم بیندیش

2 مرا ریشست دل از جور ایام تو هم بر ریش من جانا مزن نیش

3 نمک از لب مزن بر ریش جانم نمک مشکل توان زد بر سر ریش

4 بیا ای عید روی ماهرویان که تا قربان شوم هر دم درین کیش

5 جفا تا کی برم در درد عشقت من بیچاره از بیگانه و خویش

6 تو سلطانی و من درویش مسکین ز بهر حق نظر می کن به درویش

7 به دل گفتم برو گر بینیش روی فدا کن در جهان جان و میندیش

عکس نوشته
کامنت
comment