- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قصد کردی به تصنع ز حسد در حق من یعنی از سامری آموخته ام حیله گری
2 من ندانستم با اینهمه استادی تو که در این کار ز خر خرتر و از سگ بتری
3 من توانم که جزای بد تو بد نکنم نتوانم که ندانم که تو چون بد سیری
4 تو که پرورده دونان و بدانی و سگان سال چل کرده به دونی و دغائی و عری
5 اینهمه صنعت و دستان و حیل می دانی با همه غمری و دیوانگی و خیره سری
6 من مربای سلاطین جهاندیده و پیر عمر در ملک به سر برده به صائب نظری
7 آخر این مایه بدانم به تجارب در تو که چه سگ نفس و خبیث و دد و بیدادگری
8 دولت صاحب دیوان و بقای وی باد که تو بی دولت ازین جاه و بقا برنخوری