- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز می بیخودی بروی تو خوردیم از حرم و دیر عزم کوی نو کردیم
2 خاک در دیر و کعبه چند نتوان بود و نوبت آن شد که گرد کوی نو گردیم
3 شکر که هر شام از هنر با دل گرمیم آن که هر صبح بی تو با دم سردیم
4 گر همه درمان خود طبیب فرستد کی رسد آنها به ما که ما همه دردیم
5 روی به ما کرده گونه گونه بلاهاست ناز تو با اشک سرخ و چهره زردیم
6 گر ورق عمر با تمام به پیچند ما سر طومار دوستی تئوردیم
7 در ره او تا گمان توشه ما ساخته جز جگر و درد درد هیچ نخوردیم