-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای شیفته ی روی نکوی تو جهانی نیکو نتوان گفت که نیکو تر از آنی
2 در پیکر من روحی و در دیده ی من نور نزدیکی و دوری و عیانی و نهانی
3 آشوب سر، آسیب خرد، آفت هوشی آرام دل، آسایش تن، راحت جانی
4 در خاطر آگاه دلان معنی عقلی در دیده ی صاحب نظران صورت جانی
5 آنرا که بنظاره ی روی تو فتد کار هر بار دانی باید و هر لحظه روانی
6 وانرا که در اوصاف تو باشد سر گفتار هر عضو لبی باید و هر موی زبانی
7 بد عهدی و جور از تو نکو روی نیاید یا از اثر عهد شهنشاه جهانی
8 دارای جهان فتحعلی شه که مبادا از خدمت او دور نشاط ارچه زمانی